خواب نامه/ مهدی استاداحمد
دست از طلب ندارم تا این قَدَر بخوابم بگشای در به رویم تا پشت در بخوابم
در طول روز خوابم، مانند جوجه چرتی آیا شود که یک شب مثل بشر بخوابم؟
گویند روی معشوق تا یک نظر حلال است آن یک نظر حرامم تا یک نظر بخوابم
هرکس به قصد کاری با کَس رَوَد به ویلا اما مرا به ویلات یک شب ببر بخوابم
همواره وقت دیدار گل میخری برایم یک بار هم، عزیزم، بالش بخر بخوابم
وقتی خمارِ خوابم کِی بی قرارِ عشقم حتی شب عروسی من تا سحر بخوابم
گفتی: به روزگاری مهری نشسته، گفتم: بیرون نمیتوان کرد، اما اگر بخوابم
فرقی ندارد اصلاً پهلو و طاقبازش من حاضرم، عزیزم، حتی دمر بخوابم
وقتی که مستِ خوابم با جمله های بی ربط در چرت و پرتِ الفاظ مانند بیت فعلی(!)
آن قدر در ترافیک خوابیده ام، که دیگر در راه میتوانم مثل فنر بخوابم
از چارراه سیروس تا مولوی... که سهل است از بندر گناوه تا رامسر بخوابم
من در تلاشِ خوابم، هِی بوق میزنی تو بگذار یک دقیقه، ای بی پدر بخوابم
حتی اگر که ماشین با من کند تصادف بعد از دو ثانیه مکث روی سپر بخوابم
در سینما همیشه وقتی که فیلم طنز است ششصد نفر بخندند من یک نفر بخوابم
هر وقت بار دیدم بر دوش باربرها گفتم که کاش چون بار بر باربر بخوابم
ایران و آنگولا را شاید کمیببینم اما زمان پخشِ ایران قطر بخوابم
در طول روز وقتی چون اسب گرم کارم حق مسلم ماست شب مثل خر بخوابم
مگشای تربتم را بعد از وفات و منگر تا اندرون قبرم من بیشتر بخوابم
همواره قبل خفتن دنبال قرص خوابم حتی اگر کنار قرص قمر بخوابم
هر دکتری که رفتم جز وحشتم نیفزود هفتاد و شش پرستار رفتند وَر به خوابم
وقتی که نیمة شب یک شعر مینویسم صد بار میروم تا روی اثر بخوابم
تا صبح میتوانم در وصف خواب گویم نزدیک پنج صبح است، باید دگر بخوابم